09124602254
09124602254

در صورت عدم پاسخ گویی به دلیل تعداد زیاد تماس ها، لطفا سفارش خود را در واتساپ ارسال نمایید.

پایان جنگ و آغاز صلح | وقتی دوباره زندگی می‌بافیم

10 / 10
از 1 کاربر

سال‌ها با تار و پود فرش زیسته‌ام

سال‌هاست که در حوزه عرضه فرش ماشینی فعال هستم و تولید محتوا انجام می‌دهم. در طی این سال‌ها تمام تمرکز محتوایی‌مان، هدفی جز فروش محصولات باکیفیت و رضایت هموطنان نداشته است. ما همیشه تلاش کرده‌ایم تا با همه توان، سهمی در آرامش خانه‌های مردم داشته باشیم.

اما امروز، نه نیرویی برای نوشتن باقی مانده، نه انگیزه‌ای. دل‌مان در تلاطم است، مثل همه‌ی کسانی که گوش‌به‌زنگ خبری خوش از پایان این روزهای تاریک‌اند...

پایان جنگ ایران و اسراییل

و صلح خواهد آمد، آرام و بی‌صدا

نمی‌دانم این شرایط دهشتناک و این جنگ تحمیلی کی تمام خواهد شد. فقط می‌دانم که این متن، یادگاری‌ست از روزهایی که نه از سر بازاریابی، بلکه از دلِ انسان زخمی نوشته شده. تا روزی اگر عمری بود، دوباره این جملات را بخوانم و به خودم یادآور شوم: این روزها گذشت، اما ما ماندیم.

ما ماندیم برای دیدن ایرانی که دوباره می‌درخشد، مردمی که لبخند می‌زنند، و جهانی که صلح را تنها شعار نمی دهد بلکه آن را زندگی می‌کند.

تاریخ و ریشه‌ای خاموش‌نشدنی

این کشور، این تاریخ و تمدن؛ شکوهی دارد که در تار و پودش جریان دارد. گاهی این شعله کم‌سو شده، اما هرگز خاموش نشده. و حالا، شاید زمان آن رسیده که دوباره از دل خاکسترها برخیزیم. مثل ققنوسی که نه برای خود، بلکه برای تمام نسلی که به او چشم دوخته‌اند.

تار و پود آرامش در روزهای پرآشوب

در شبکه‌های اجتماعی، وقتی خانه‌هایی را می‌بینم که با فرش ایرانی مفروش شده‌اند، دلم به هزار حس گره می‌خورد. هر نقشه، هر رنگ، هر گره مرا یاد مشتری یا خانواده‌ای می‌اندازد که روزی لبخند رضایت به ما هدیه دادند. امروز اما، آن فرش‌ها را دیگر فقط به‌عنوان کالایی زیبا نمی‌بینم؛ بلکه به‌عنوان حافظ خاطرات، نماد زندگی، و سنگری نرم در برابر خشونت دنیا می‌بینم.

وقتی دوباره زندگی می‌بافیم

در دلِ ویرانی، جایی هست که سکوت، سنگین‌تر از انفجارهاست. جایی میان خاکستر و آوار، که نه صدای جنگ می‌ماند و نه تصویر آن، فقط خلأیی که باید با چیزی پر شود—با زندگی.

و ما، ملتی هستیم که بارها و بارها آموخته‌ایم چگونه از دل ویرانی، دوباره ببافیم؛
نه فقط خانه‌ها را، که دل‌ها را.
نه فقط دیوارها را، که اعتماد را.

در سرزمین ما، بافتن فقط یک کار هنری نیست. بافتن، واکنش ما به زخم است.
واکنشی آرام، بی‌ادعا، اما ریشه‌دار.
مثل وقتی که مادربزرگ، پس از فقدان، دوباره قالیچه‌ای نو را روی دار می‌انداخت و نخ به نخ، دانه به دانه، امید را در گره‌ها پنهان می‌کرد.

ما باز هم خواهیم بافت

ویرانی در این سرزمین هرگز پایان ماجرا نبوده. ما در دل رنج هنر آفریده‌ایم. در سکوت مرگ، صدای زندگی شنیده‌ایم. و از خاکستر، دوباره برخاسته‌ایم.

وقتی دوباره زندگی می‌بافیم، یعنی هنوز امیدی هست. یعنی هنوز باور داریم که کودک فردا روی همین فرش، بی‌هراس بازی خواهد کرد.

پایان جنگ، آغاز صلح

در این سرزمین، ویرانی هیچ‌وقت پایان ماجرا نبوده. ما عادت کرده‌ایم در دل رنج، هنر بیافرینیم. در سکوت مرگ، صدای زندگی را بشنویم. و در دل شکست، شکل تازه‌ای از بودن را خلق کنیم.

وقتی دوباره زندگی می‌بافیم، یعنی باور داریم که آینده هنوز امکان دارد.
یعنی آن‌چه از ما باقی مانده، به اندازه‌ای قوی هست که دوباره زنده شود، دوباره سبز شود، دوباره فرشی باشد زیر پای کودکی که لبخند می‌زند.

ما فرش می‌بافیم، چون فراموش نمی‌کنیم.
ما فرش می‌بافیم، چون می‌خواهیم بمانیم.
و هر بار که گره‌ای می‌زنیم،
داریم به جهان می‌گوییم:
ما هنوز اینجاییم.
و هنوز، زندگی را می‌بافیم.

پایان جنگ صلح

ارسال نظر و نظرات ثبت شده